سندروم تناسلی یا ادراری یائسگی

سندروم تناسلی یا ادراری یائسگی

1401/06/13

مقدمه

سندرم تناسلی ادراری یائسگی (GSM) به عنوان مجموعه ای از علائم و نشانه های ناشی از تغییرات هیپواستروژنیک در لابیا بزرگمینور، کلیتوریس، دهلیزداخل، واژن، مجرای ادرار و مثانه که در بیماران یائسه رخ می دهد، تعریف می شود. اصطلاح GSM توسط انجمن بین المللی مطالعه سلامت جنسی زنان و انجمن یائسگی آمریکای شمالی در سال 2014 معرفی شد و جایگزین اصطلاح آتروفی واژن شد (اصطلاحات دیگر شامل آتروفی ولوواژینال، آتروفی ادراری تناسلی یا واژینیت آتروفیک) .

این سندرم ممکن است شامل علائم تناسلی خشکی، سوزش و تحریک باشد، اما محدود به آن نیست. علائم جنسی عدم روانکاری، ناراحتی یا درد و اختلال در عملکرد؛ و علائم ادراری فوریت، سوزش ادرار و عفونت های مکرر دستگاه ادراری بیماران ممکن است با برخی یا همه علائم و نشانه ها مراجعه کنند، که باید آزاردهنده باشد و بهتر است با تشخیص دیگری بیان نشود. طیف عواقب نامطلوب در بسیاری از بیماران نیاز به درمان طولانی مدت دارد. گزینه های درمانی شامل مداخلات هورمونی و غیرهورمونی است.اگرچه آتروفی واژن به طور معمول در بیماران یائسه رخ می دهد، اما می تواند در زنان در هر سنی که کاهش در تحریک استروژنی بافت های ادراری تناسلی را تجربه می کنند، رخ دهد. در بیماران پیش از یائسگی، حالت هیپواستروژنیک ممکن است در طول دوره پس از زایمان یا شیردهی یا به دلیل آمنوره هیپوتالاموس یا داروهای ضد استروژن رخ دهد. همه بیماران با تغییرات آتروفیک در معاینه علامت دار نیستند.

تظاهرات بالینی و تشخیص GSM در این مقاله بررسی می شود.

درمان آتروفی علامت دار واژن، و همچنین استفاده از استروژن و سایر درمان های دارویی برای سایر علائم یائسگی، به طور جداگانه مورد بحث قرار می گیرد.پاتوفیزیولوژی آتروفی دستگاه ادراری تناسلی زنان عمدتاً از کاهش سطح استروژن سرم ناشی می شود. این معمولاً به دلیل یائسگی طبیعی یا جراحی است، اما ممکن است با نارسایی زودرس تخمدان یا به طور موقت در طول دوره پس از زایمان یا شیردهی یا به دلیل آمنوره هیپوتالاموس یا داروهای ضد استروژن رخ دهد. به نظر می رسد آندروژن ها نیز در حفظ ساختار و عملکرد بافت ادراری تناسلی نقش دارند، اما کمتر مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته اند. به نظر می رسد مکان این گیرنده های استروئیدی در دستگاه تناسلی ادراری متفاوت است. به عنوان مثال، تراکم گیرنده استروژن در واژن در مقایسه با اندام تناسلی خارجی بیشتر به نظر می رسد، در حالی که تراکم گیرنده آندروژن در واژن در مقایسه با دستگاه تناسلی خارجی کمتر است. گیرنده های پروژسترون هم در واژن و هم در ناحیه ترانزیشنال ولوواژینال یافت می شوند.

فیزیولوژی قبل از یائسگی 

در بیماران پیش از یائسگی، استرادیول شکل غالب استروژن در گردش است. غلظت سرمی استرادیول در بیماران پیش از یائسگی در طول چرخه قاعدگی در نوسان است به شرح زیر:

  • فاز فولیکولی اولیه - به طور متوسط ​​50 pg/mL
  • تخمک گذاری - محدوده 200 تا 350 pg/mL
  • فاز لوتئال اولیه - به طور متوسط ​​100 pg/mL
  • فاز لوتئال میانی به طور متوسط ​​200 pg/mL
  • شروع قاعدگی - محدوده 30 تا 50 pg/mL

تحریک استروژن مسئول حفظ یک خرک واژن به خوبی اپیتلیالیزه در طول سال های باروری است. استروژن بر روی گیرنده های خود در واژن، فرج، مجرای ادرار و تریگون مثانه عمل می کند تا :

  • حفظ محتوای کلاژن اپیتلیوم که بر ضخامت و خاصیت ارتجاعی آن تأثیر می گذارد
  • حفظ موکوپلی ساکاریدهای اسیدی و اسید هیالورونیک که سطوح اپیتلیال را مرطوب نگه می دارد.
  • جریان خون تناسلی مناسبی را نگه می دارد
  • میکروبیوم واژن سالم را نگه می دارد.

در نتیجه، اپیتلیوم سنگفرشی غیر کراتینه واژن در پاسخ به استروژن ضخیم، ناهموار و غنی از گلیکوژن است. گلیکوژن حاصل سلول ها بستری برای لاکتوباسیل های دودرلین است که گلوکز را به اسید لاکتیک تبدیل می کند و در نتیجه یک محیط واژن اسیدی ایجاد می کند. اسیدیته واژن به حفظ فلور طبیعی واژن کمک می کند و از ناحیه تناسلی در برابر عفونت های واژن و دستگاه ادراری محافظت می کند.

این اختلال بسیار حساس بوده و در اسرع وقت باید به پزشک مراجعه شود

اثرات هیپواستروژنیسم

یائسگی منجر به کاهش چشمگیر تولید استروژن، با کاهش تقریبی 95 درصدی سطح استرادیول از قبل از یائسگی تا پس از یائسگی می شود . پس از یائسگی، غلظت استرادیول سرم در سطوح متوسط ​​5 pg/mL بالا می رود. لازم به ذکر است که اکثر سنجش های استرادیول به اندازه کافی برای تشخیص دقیق سطوح استرادیول پس از یائسگی حساس نیستند و بنابراین، اندازه گیری سطح استرادیول نباید یک گزینه روتین در مراقبت بالینی باشد.

کاهش قابل توجه سطح استروژن سرم، که با روند طبیعی پیری تشدید می شود، مسئول بسیاری از تغییراتی است که آتروفی واژن را شامل می شود. این تغییرات معمولاً در طی چند سال به تدریج ایجاد می شوند. تغییرات هیپواستروژنیک واژن ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • نازک شدن لایه بالایی سلول های اپیتلیال سطحی. این لایه ممکن است در بیماران مبتلا به آتروفی شدید کاملاً وجود نداشته باشد
  • از بین رفتن روگا
  • از دست دادن خاصیت ارتجاعی اپیتلیوم واژن
  • کوتاه و باریک شدن مجرای واژن با از دست دادن قدرت بازشدن
  • افزایش بافت همبند زیر اپیتلیال
  • کاهش ترشحات واژن از 3 تا 4 گرم در 4 ساعت به 1/7 گرم در 4 ساعت
  • افزایش pH واژن به 5

نازک شدن اپیتلیوم واژن حساسیت به تروما را افزایش می دهد و منجر به خونریزی، پتشی و زخم همراه با فشار، از جمله فعالیت جنسی یا انجام تست پاپ اسمیر می شود. نازک شدن بافت همبند زیرین که در برابر التهاب یا عفونت آسیب پذیرتر است.

محتوای پایین گلیکوژن اپیتلیوم نازک شده منجر به کاهش تولید اسید لاکتیک توسط لاکتوباسیل ها و در نتیجه افزایش pH واژن می شود. این تغییرات در محیط واژن باعث رشد بیش از حد کلیفرمهای غیراسیدوفیل و کاهش گونههای لاکتوباسیلوس میشود، در نتیجه بیماران مبتلا را مستعد عفونت پوست و فلور رکتوم (مانند گاردنرلا واژینالیس، استرپتوکوک، استافیلوکوک، کلیفرم، دیفتروئید) میکند. به عنوان گونه های تریکوموناس. جابجایی فلور و تغییرات التهابی ناشی از آن منشأ اصطلاح قدیمی این بیماری، واژینیت آتروفیک بود. با این حال، اگرچه به نظر می رسد میکروبیوم واژن در بیمار یائسه با سلامت واژن مرتبط باشد، هیچ مداخله اثبات شده ای برای درمان واژینیت آتروفیک از طریق دستکاری میکروبیوم واژن وجود ندارد. در حال حاضر، هیچ درمان پروبیوتیکی به عنوان یک مداخله مدیریتی موثر برای GSM تایید نشده است . با این حال، ترکیبی از استریول با دوز کم واژن و لاکتوباسیل ها یک درمان تایید شده در بسیاری از کشورها به جز ایالات متحده است، اما مطالعه بیشتر در مورد این ترکیب مورد نیاز است.

ساختارهای دستگاه ادراری از همان منشاء جنینی دستگاه تناسلی مشتق شده اند و همچنین حاوی گیرنده های استروژن هستند. بنابراین، مثانه، مجرای ادرار، ماهیچه های کف لگن و فاسیای آندوپلویک تحت تأثیر یک حالت هیپواستروژنیک قرار می گیرند. پیامدهای احتمالی آتروفی مجاری ادراری عبارتند از:

  • ناراحتی مجرای ادرار
  • تکرر ادرار
  • هماچوری
  • سوزش و تکررادراری
  • عفونت ادراری

یائسگی خطر افتادگی اندام لگنی و بی اختیاری استرسی ادرار را افزایش می دهد. اگرچه ممکن است استفاده از استروژن درمانی برای این مسائل درنظر گرفته شود ولی برخی از داده ها نشان می دهد که استروژن درمانی خوراکی منجر به ایجاد یا تشدید بی اختیاری ادرار می شود.با این حال، استروژن واژینال ممکن است باعث کاهش بی اختیاری شود، علائم فوریت یا تکرر ادرار را کاهش دهد و عفونت های مکرر دستگاه ادراری را کاهش دهد. به نظر نمی رسد استروژن سیستمیک یا واژینال به عنوان درمان پرولاپس اندام لگن موثر باشد.

در حالی که اثرات کاهش استروژن بر بافت ادراری تناسلی به خوبی توصیف شده است، داده های در حال ظهور نشان میدهند که آندروژنها نیز در سلامت دستگاه ادراری-تناسلی نقش دارند، زیرا گیرندههای آندروژن در مخاط، عضلات و لایههای اضافی واژن گزارش شده اند. از آنجایی که هم گیرنده های استروژن و هم گیرنده های آندروژن در دستگاه ادراری تناسلی زنان وجود دارد و آندروژن ها پیش ساز سنتز استروژن هستند، می توان حدس زد که نقش غیرمستقیم آندروژن ها بر سلامت ولوواژینال وجود دارد. داده های اندک موجود نشان می دهد که آندروژن ها، مانند تستوسترون، ممکن است تأثیر مستقیمی بر این بافت داشته باشند و به طور غیرمستقیم از طریق مسیر آروماتیزه شدن تاثیری ندارد.

در صورت داشتن سندروم تناسلی به پزشک مراجعه کنید.

اپیدمیولوژی (همه گیرشناسی)

شیوع

شیوع GSM به خوبی ثابت نشده است. اکثر بیماران یائسه یا بیماران در حالت هیپواستروژنیک دچار آتروفی دستگاه تناسلی می شوند. مطالعات شاخص شامل بررسی های اینترنتی نشان می دهد که خشکی واژن تا 85 درصد از بیماران بالای 40 سال را تحت تأثیر قرار می دهد، 29 تا 59 درصد دیگر دیسپارونی و 26 تا 77 درصد دیگر خارش و تحریک واژن را گزارش می کنند .شیوع علائم خشکی واژن بر اساس گروه سنی به بهترین وجه در یک مطالعه طولی نشان داده شد که در آن علائم توسط 3 درصد از بیماران در سن باروری، 4 درصد از بیماران درمرحله ابتدای حول وحوش یائسگی ، 21 درصد از بیماران در سال های آخر گزارش شده است و 47 درصد از بیماران سه سال پس از یائسگی .

یک نظرسنجی بینالمللی روی بیش از 4000 بیمار یائسه گزارش داد که 39 درصد آنها ناراحتی واژن مرتبط با یائسگی را تجربه کردهاند. 52 درصد از کسانی که ناراحتی واژن داشتند گزارش کردند که کیفیت زندگی آنها تحت تأثیر این علامت قرار گرفته است .

علت شناسی و عوامل اصلاح کننده

GSM

عمدتاً در بیمارانی که در دوران یائسگی یا بعد از یائسگی هستند رخ می دهد. شرایط یا داروهایی که باعث ایجاد حالت هیپواستروژنیک گذرا یا مزمن می شوند نیز می توانند باعث تغییرات آتروفیک واژن شوند. طول مدت هیپواستروژنیسم عامل اصلی در ایجاد و شدت GSM است. علل هیپواستروژنیسم عبارتند از:

  • یائسگی طبیعی
  • اووفورکتومی دوطرفه
  • نارسایی اولیه تخمدان
  • نارسایی تخمدان به دلیل پرتودرمانی، شیمی درمانی، یا پیامد نامطلوب آمبولیزاسیون شریان رحمی. اینها ممکن است موقت یا دائمی باشند.
  • استفاده قبل از یائسگی از داروهایی با اثرات ضد استروژنی، مانند تاموکسیفن، مهارکنندههای آروماتاز، دانازول، مدروکسی پروژسترون استات، آگونیستهای هورمون آزادکننده گنادوتروپین مانند لوپرولید، نافارلین، گوسرلین (مثلا، گانایرلیکس)
  • کاهش تولید استروژن پس از زایمان به ویژه در دوران شیردهی
  • افزایش پرولاکتین به دلیل اختلالات هیپوتالاموس هیپوفیز با کاهش ثانویه ترشح استروژن توسط تخمدان

آمنوره یا آمنوره هیپوتالامیک در شرایط لوپوس اریتماتوز سیستمیک شدید یا آرتریت روماتوئید (به دلیل هیپوگنادیسم هیپوتالاموس یا نارسایی اولیه تخمدان) همراه با درمان با گلوکوکورتیکوئید (سرکوب ترکیبی از تخمدان و کاهش فعالیت اکستروماتوز آدرنال و آدرنال) منجر به سطوح بسیار پایین استرادیول می شود.عواملی غیر از استروژن پایین و احتمالاً کاهش سطح آندروژن می توانند درجه آتروفی ولوواژینال یا شدت علائم را تعدیل کنند. به عنوان مثال، واژن نولی پارها ( کسانی که زایمان نداشته اند)یا جراحی واژن ممکن است علائم آتروفی واژن را تشدید کند .

به نظر می رسد پرهیز از فعالیت جنسی تغییرات آتروفیک را تشدید می کند در حالی که فعالیت جنسی به حفظ اپیتلیوم واژن، احتمالاً با افزایش جریان خون و کشش بافت کمک می کند. سیگار کشیدن باعث کمبود نسبی استروژن می شود و ممکن است پرفیوژن واژن را کاهش دهد .

بیماران مبتلا به افسردگی و بی اختیاری ادرار ممکن است علائم آتروفی ناراحت کننده ولوواژینال را گزارش کنند که بر کیفیت زندگی آنها از جمله عملکرد جنسی آنها تأثیر منفی می گذارد. با بی اختیاری ادرار، این ممکن است به دلیل استفاده مزمن از پد پرینه باشد.

کیس بالینی طبق تعریف، بیماران مبتلا به GSM علامتدار هستند. با این حال، همه بیماران با تغییرات آتروفیک در معاینه لگن علامت دار نیستند.

تا 70 درصد از بیماران مبتلا به علائم آتروفی واژن وضعیت خود را با یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی در میان نمی گذارند . برخی معتقدند علائم آنها بخش مورد انتظار و ضروری فرآیند پیری است. باورهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی و همچنین شرمندگی نیز ممکن است در ایجاد احساس ناراحتی در بیماران در بحث درباره نگرانی های مربوط به دستگاه تناسلی نقش داشته باشد. علاوه بر این، بسیاری از بیماران از گزینه های درمانی آگاه نیستند. بیماران به جای جستجوی درمان، معمولاً برای مقابله با علائم خود تغییراتی در سبک زندگی خود ایجاد می کنند. به عنوان مثال، آنها ممکن است فعالیت جنسی را به دلیل دیسپارونی ناشی از خشکی واژن، از دست دادن قابلیت ارتجاعی واژن، یا ایجاد اسپاسم شدید متوقف کنند.

علائم GSM عبارتند از :

  • خشکی ولوواژینال
  • کاهش لغزندگی واژن در حین فعالیت جنسی
  • دیسپارونی، از جمله درد فرج یا واژن (در داخل یا داخل واژن)
  • خونریزی ولو یا واژینال (مانند خونریزی پس از مقاربت، شقاق لبی)
  • کاهش برانگیختگی، ارگاسم یا میل جنسی
  • سوزش، تحریک یا خارش ولوواژینال
  • ترشحات واژینال (لکوره یا زرد و بدبو)
  • افزایش اسپاسم
  • علائم دستگاه ادراری (مانند تکرر ادرار، فوریت ادرار، سوزش ادرار، ناراحتی مجرای ادرار، هماچوری، عفونت های مکرر دستگاه ادراری)
  • پرولاپس مجرای ادرار،کارونکل

علائم همراه آتروفی واژن معمولاً پیشرونده هستند و مانند طول مدت هیپواستروژنیسم بدتر می شوند. در اوایل دوران یائسگی، بیماران ممکن است متوجه کاهش جزئی در لغزندگی واژن در هنگام برانگیختگی جنسی شوند که اغلب یکی از اولین نشانه های کمبود استروژن است. از آنجایی که حالت هیپواستروژنیک مزمن می شود، علائم اضافی ممکن است توسط بیمار گزارش شود، از جمله احساس خشکی واژن در طول فعالیت های روزانه، نه لزوما در طول فعالیت جنسی (شایع ترین علامت)، و علائم دیگر( در بالا گفته شد) که ممکن است ایجاد شود.

ارزیابی GSM معمولاً شامل تاریخچه پزشکی و معاینه لگنی است. آزمایش آزمایشگاهی معمولاً مورد نیاز نیست. ویزیت از راه دور ممکن است در برخی از بیماران مورد استفاده قرار گیرد.

سابقه

از بیمارانی که در دوران یائسگی یا بعد از یائسگی هستند یا سایر علل هیپواستروژنیسم دارند، باید در مورد علائم آتروفی دستگاه ادراری-تناسلی در طی بازدیدهای معمول بالینی سؤال شود. همانطور که در بالا ذکر شد، بسیاری از بیمارانی که این علائم را دارند، آنها را پزشکان توجه نمی کنند.

تاریخچه پزشکی باید شامل تاریخچه زنان و زایمان، از جمله سابقه قاعدگی، و سایر شرایط یا داروها برای ارزیابی وضعیت یائسگی و ارزیابی علل استروژن پایین به غیر از یائسگی باشد. پزشک باید در مورد پاسخ به هر مداخله قبلی بپرسد. بررسی کامل سیستم ها باید انجام شود، زیرا علائم ادراری تناسلی ممکن است به علت عللی غیر از از دست دادن استروژن باشد. برای ارزیابی اینکه آیا علائم بر فعالیت جنسی تأثیر منفی میگذارد و باعث ناراحتی میشود، باید یک تاریخچه جنسی مرتبط، از جمله سابقه ترومای جنسی گرفته شود.پزشک باید در مورد علائم دردناک فرج، علائمی که ممکن است با عفونت یا شرایط التهابی همراه باشد (به عنوان بخشی از تشخیص افتراقی)، و همچنین استفاده از محصولاتی که ممکن است تحریک کننده باشند یا منجر به واکنش های آلرژیک شوند (مانند عطر، پودر، آستر شورت، صابون، دئودورانت، اسپرم کش،روان کننده ها، لباس های تنگ) این همچنین باید شامل سابقه تابش لگن باشد.

مسائل مربوط به کیفیت زندگی نیز باید ارزیابی شوند. اینها شامل میزان ناراحتی، پاسخ های رفتاری به علائم، و همچنین تأثیر علائم بر فعالیت های روزانه، فعالیت جنسی و روابط شریک زندگی می شود. پزشک باید در مورد اهداف درمانی بیمار سوال کند. از بیمارانی که به دلیل درد یا ناراحتی، مقاربت واژینال ندارند، باید پرسیده شود که آیا این چیزی است که دوست دارند در آینده داشته باشند، با توجه به اینکه اغلب عوامل متعددی وجود دارد (مانند وضعیت رابطه، افزایش سن، اختلال عملکرد جنسی شریک، عدم علاقه) که بر این تصمیم تأثیر می گذارد.

بیماری سندرم تناسلی بسیار حساس می باشد و باید به پزشک زنان مراجعه کنید.

معاینه لگن

علائم مرتبط با GSM عبارتند از :

  • لابیا مینور تحلیل یا همجوشی
  • شکنندگی، شقاق، پتشی بافت
  • رتراکشن یا تنگی واژن
  • از بین رفتن بقایای پرده بکارت
  • برجستگی مجرای ادرار
  • ورژن یا افتادگی مجرای ادرار
  • رنگ پریدگی ولوواژینال، اریتم
  • از بین رفتن چین واژن
  • کاهش ترشحات ولوواژینال، لغزندگی
  • کاهش خاصیت ارتجاعی
  • ترشحات غیر طبیعی
  • اسپاسم عضلات بالابرنده در لمس واژن خلفی

اندام تناسلی خارجی معاینه می شود و ممکن است موهای ناحیه تناسلی کمیاب، کاهش خاصیت ارتجاعی و تورگ پوست فرج را نشان دهد. باریک شدن واژن یا کاهش رطوبت؛ و همجوشی یا ازبین رفتن لابیاهای کوچک برخی از پزشکان از بیمار میخواهند در حین معاینه لگنی آینهای در دست بگیرد تا نواحی سوزش یا درد ولوواژینال را بتوان متقابل دانست. در موارد شدید، لابیا بزرگ ممکن است جوش بخورد زمانی که تغییرات ساختاری مانندازبین رفتن لب های کوچک و کلاهک کلیتورال وجود دارد، باید لیکن اسکلروزوس رد شود. از دست دادن بالشتک چربی لبیا به لبهای بزرگ ظاهری آویزان می بخشد و لابیا مینور را کمتر متمایز می کند ویا باعث می شود کلیتوریس برآمده تر به نظر برسد. کارونکل مجرای ادرار ممکن است وجود داشته باشد و به صورت بافت قرمز تکثیر شونده در دهانه مجرای ادرار ظاهر شود. افتادگی مجرای ادرار یا پولیپ نیز ممکن است رخ دهد.

در بیماران مبتلا به تغییرات آتروفیک شدید، هنگام انجام اسپکولوم و معاینات دو دستی احتیاط کنید، زیرا حتی تماس ملایم می تواند باعث درد و خونریزی شود. قبل از وارد کردن اسپکولوم، تنگی داخل رحمی را با استفاده از انگشت دستکش ارزیابی کنید. اسپاسم بالابر ممکن است وارد کردن انگشت دستکش را خیلی ناراحت کننده کند. به جای معاینه لگن با دو انگشت، معاینه با دستکش یک انگشتی اغلب توسط بیمار بهتر تحمل می شود. یک اسپکولوم باریک روغن کاری شده نیز معمولا راحت ترین است. بنابراین، در میان اسپکولوم های فلزی، معمولاً یک پدرسون به جای اسپکولوم گریوز انتخاب می شود . اسپکولوم باریک پدرسون یا اسپکولوم کودکان ممکن است برای معاینه برخی بیماران ضروری باشد. اگر قرار دادن انگشت دست یا اسپکولوم برای بیمار بسیار آزاردهنده است، بهتر است معاینه را متوقف کنید و از بیمار بپرسید که آیا برای ادامه دادن خیلی ناراحت است یا خیر. برای برخی از بیماران، درمان آتروفی واژن ممکن است قبل از انجام معاینه کامل لگن ضروری باشد. معاینه رکتوم یا سونوگرافی لگن از طریق شکم ممکن است امکان ارزیابی رحم و اندام ها را در زمانی که واژن بیش از حد تنگ است یا معاینه خیلی ناراحت کننده است، فراهم کند. هنگامی که معاینه مطب به راحتی تکمیل نمی شود و قبل از شروع درمان ضروری تلقی می شود و سونوگرافی کافی که آسیب شناسی را رد می کند امکان پذیر نباشد، ممکن است معاینه تحت بیهوشی ضروری باشد.

یافته های کلاسیک واژینال آتروفی شامل اپیتلیوم کم رنگ و خشک واژن است که صاف و براق است و اکثر ناهمواری ها را از دست میدهد. اگر التهاب وجود داشته باشد، ممکن است اریتم تکهای، پتشی، رگ های خونی قابل مشاهده از طریق اپیتلیوم نازکشده، شکنندگی، خونریزی و ترشح وجود داشته باشد. واژن ممکن است کوتاه، باریک و ضعیف باشد. دهانه رحم با فوندوس هم سطح شود و تشخیص دهانه رحم یاسوراخ دهانه رحم ممکن است دشوار باشد. فورنیس های واژن ممکن است از بین بروند.مجرای ادرار اغلب به دلیل از دست دادن حمایت کلاژن برجسته است و ممکن است مخاط مجرای ادرار از بین برود.

ارزیابی آزمایشگاهی

آزمایشهای آزمایشگاهی معمولاً برای تشخیص و ارزیابی GSM ضروری نیستند، به جز برای رد سایر علل تحت بررسی یا ارزیابی اثربخشی درمانها در مطالعات تحقیقاتی.

واژینال PH

pH

واژن استروژنیک اسیدی است، معمولاً در محدوده 4 تا 4.5 ، اگرچه محدوده های وسیع تری (3.5 تا 5) گزارش شده است. PH واژن ممکن است در بیماران یائسه، به ویژه آنهایی که تحت درمان با استروژن نیستند، به سطوح 5.5 تا 6.8 یا بالاتر برسد . بنابراین، pH 5 در غیاب علل دیگر (مثلا عفونت، مایع منی در نزدیکی اخیر) می تواند نشان دهنده آتروفی واژن به دلیل کمبود استروژن باشد. PH باید در نمودار ثبت شود و همچنین به بیمار اجازه می دهد تا اثرات کمبود استروژن را بر روی pH واژن ببیند.

شاخص بلوغ

شاخص بلوغ نسبت سلول های پارابازال، میانی و سطحی در هر 100 سلول است که روی یک اسمیر از دو سوم بالای واژن شمارش می شود. برای تعیین کمیت نسبت انواع سلولی اپیتلیوم واژن استفاده می شود . معمولاً در آزمایشگاهی با تجربه در اجرای این آزمایش انجام می شود. در بیماران پیش از یائسگی با سطح استروژن کافی، سلول های میانی و سطحی غالب هستند. شاخص بلوغ برای این بیماران به طور معمول 40 تا 70 سلول میانی، 30 تا 60 سلول سطحی و 0 سلول پارابازال است. در بیماران مبتلا به آتروفی واژن، افزایش سلول های پارابازال و کاهش سلول های سطحی مشاهده می شود. بیماران در ابتدای یائسگی معمولاً دارای شاخص بلوغ 65 سلول پارابازال، 30 سلول میانی و 5 سلول سطحی هستند. با افزایش سن بیماران، سلولهای پارابازال به افزایش خود ادامه میدهند و شاخص بلوغ در نهایت ممکن است کاملاً از سلولهای پارابازال تشکیل شود.

در صورت مشکوک بودن به واژینیت، میکروسکوپ یا سایر آزمایشات باید انجام شود. سلول های قارچی یا سلولهای کلیدی ( cell clue) ممکن است نشان دهنده نیاز به درمان باشد. اگر مشکوک به عفونت دستگاه ادراری باشد، باید در صورت لزوم ارزیابی شود.

تشخیص

یک تشخیص بالینی در بیمارانی است که در حالت هیپواستروژنی هستند و علائم و یافته های مشخصی در معاینه لگن دارند. بیماران ممکن است با برخی یا همه علائم و نشانه ها مراجعه کنند، که باید آزاردهنده باشد و بهتر است با تشخیص دیگری توضیح داده نشود. وجود علائم در یک بیمار یائسه کافی است زیرا ممکن است یافته های فیزیکی پس از مدت کوتاهی در وضعیت استروژن پایین وجود نداشته باشد. آزمایشهای آزمایشگاهی برای تأیید یافته های هیپواستروژنی در دسترس هستند، اما چنین آزمایشی معمولاً ضروری نیست.

تشخيص افتراقی

تشخيص افتراقي آتروفي علامت دار دستگاه تناسلي شامل ساير علل ناراحتي ولوواژينال، زخم، ترشحات يا علائم ادراري است، شامل:

  • واژینیت و واژینوز (مانند کاندیدیاز، واژینوز باکتریایی، تریکومونیازیس، واژینیت التهابی دسکواماتیو)
  • درماتیت ولو در پاسخ به عوامل محیطی (مانند عطرها، دئودورانتها، صابونها، آستر شورت، پدهای پرینه، اسپرمکشها، روانکنندهها یا لباسهای تنگ/سنتتیک) که منجر به درماتیت تماسی یا تحریککننده میشود.
  • لیکن اسکلروزوس ولوار
  • لیکن پلان ولوواژینال
  • زخم یا شقاق دستگاه تناسلی ممکن است به دلیل ضایعات تبخال یا بیماری سیستمیک (مانند بیماری کرون) باشد. (ضایعات ولوار: تشخیص افتراقی ضایعات قرمز، بخش بیماری کرون )
  • خونریزی دستگاه تناسلی ممکن است به دلیل ضربه، عفونت یا بدخیمی باشد. زنان مبتلا به خونریزی پس از مقاربت باید از نظر سرطان دهانه رحم ارزیابی شوند.
  • ولودینیا به درد ولو با علت ناشناخته (ولودینیا)
  • سایر علل عفونت مکرر دستگاه ادراری یا علائم مرتبط (مثلاً مسائل آناتومیک یا بهداشتی، سندرم درد مثانه)

منیع:

  • uptodate.com
  • ترجمه وتدوین : راضیه فرقانی
راضیه فرقانی کارشناس مامایی

راضیه فرقانی کارشناس مامایی

راضیه فرقانی کارشناس مامایی دانش آموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران با سابقه ۲۸ سال فعالیت مامایی وزنان درمطب وبیمارستان درتهران .. درحال حاضر مدیر وب سایت تخصصی نوین ماما می باشند که دانش وتجربیات خود را دراین زمینه به کاربران گرامی ارائه می دهند.

ارسال نظر شما

نظر خود را راجع به این مطلب بنویسید و مشارکت کنید
ارسال نظر در حال پردازش...

{{ error }}

{{ result }}

نظرات شما