تاپیک
روز ماما مبارک
صداهای عجیبی می شنوم، همهمهای مبهم و فریادهایی که در اوج و فرودند. ضربان قلب مادرم زیاد شده، و من ضربان قلبم رو می شنوم. وای چرا جام اینقدر تنگ شده؟ چرا بهم فشار میاد اینقدر؟ اصلا نمی فهمم، چه اتفاقی داره می افته؟ می ترسم. چرا این شکلی شد؟ کجا دارم میرم؟ داره دردم میاد، آخ...مامان چرا فریاد می کشی؟ من می ترسم. چقدر یهو سرد شد. چرا پس، سرم رو گرفتن؟ آخ گردنم، شونه هام....خدای من...سردمه....سردمه. اینجا کجاست؟ چرا دیگه صدای قلب مامانم رو نمی شنوم؟ چرا نمی تونم راحت نفس بکشم؟ سردمه...مامانمو میخوام.... و صدای گریه ای که در فضا طنینانداز می شود.... و دستهایی که گرمم میکنند...و صداهایی که حالا نزدیکند و پر از انرژی های خوب. و نگاههای پر مهری که من را به آغوش گرمی می رسانند با ضربان قلبی آشنا و رطوبتی دلچسب در شور لمس اولین اشکهای مادرم به شوق. من به دنیا آمدم و نگاهم با نگاه نگران تو؛ فرشتهی سبزپوش تلاقی کرد و عشق در شوری نو زاده شد. پلی شدی در رساندن من به مادرم در تبلوری سپید، با عشق...با نور...با موج لطیفی از اشکها و لبخندهای ماندگار در سبزینهای به وسعت زندگی. زیبای دوست داشتنی، فرشتهی بی بال من؛ دوستت دارم و قدردان بارش بی دریغ لطف و مهربانی ت هستم. روزت مبارک! امضا: کودکان سرزمین تو. نازی تارقلیزاده
۱۳۹۹/۲/۲۲
ارسال نظر
کاربر گرامی جهت نوشتن پیام ضروریست که به حساب خود در سایت نوین ماما وارد شوید، قبل از ثبتنام و ورود به سایت نمی توانید پیامتان را ارسال کنید.