تراتوما شایعترین تومورهای ژرم سل تخمدان (تقریبا 15% تمام تومورهای تخمدانی) محسوب میشوند که از اینها 95% ماچور سیستیک تراتوم میباشند. نارسی یک یافته بسیار مهم در تراتومای تخمدانی است. تراتوم نارس کمتر از 1% کل تومورهای تخمدانی را تشکیل میدهد اما در زنان جوانتر از 20 سال 10 تا 20 درصد تمام بدخیمیهای تخمدانی و عامل 30 درصد مورتالیتیهای ناشی از کانسر تخمدان در این گروه سنی میباشند. خطر عود در تراتوم رسیده و نارس قویاً با رزکشن ناقص و گرید بالاتر مرتبط است. تراتوما با تغییر به شکل بدخیم فرم نادر از تراتوما میباشد که پرگنوز بدتری دارد.
تراتوم تخمدانی میتواند حاوی انواع مختلف سلولی با رفتارهای گوناگون، از تراتوم کیستیک رسیده گرفته با پیشآگهی خوب تا تراتوم کیستیک رسیده با تغییر شکل بدخیم با پیشآگهی بسیار بد باشد. از اینرو اقدامات تشخیصی مناسب بهمنظور انجام اقدامات درمانی و نوع جراحی، بررسی دقیق پاتولوژی و همچنین درخواست بازخوانی در موارد مشکوک به وجود سلولهای بدخیم حایز اهمیت میباشد. همچنین، پیگیری بیمارانی که سابقه هر یک از انواع تراتوم تخمدانی را داشتهاند از نظر پاسخ به درمان، عود و تأثیر بر باروری مهم است. با توجه به موارد متعددی که تراتوم ماچور گزارش شده است اما پس از مدتی بیمار عود تومور بدخیم داشته است در بازخوانی گزارش اولیه دیده شده که در اصل تومور اولیه نیز تراتوم نارس بوده است لذا فالوآپ تمامی بیماران حتی باگزارش پاتولوژی تراتوم ماچور عاقلانه به نظر میرسد.
تشخیص
سونوگرافی
سونوگرافیک آنها شامل وجود ندول راکی تانسکی، سطوح چربی- مایع (Fluid-Fat Level)، درمویید مش و علامت "نوک کوه یخی" در سونوگرافی میباشند
در سیتی اسکن و MRIنیز به علت وجود چربی به تشخیص آن کمک میکند. روش جدید Magnetic Resonanse Spectroscopy (MRS) میتواند از طریق اندازهگیری سطح متابولیتهای بافتی به تعیین وجود اجزا بدخیم در تودههای مشکوک کمک نماید، که درصورت وجود عناصر بدخیم پیک کولین مثبت میشود. مارکرهای سرمی نیز جهت کنار گذاشتن تشخیص انواع بدخیم تومور و کمک به تشخیص و نحوه درمان بهتر است انجام شوند: (CA125, AFP, bhCG, LDH).
تقسیمبندی پاتولوژیک تراتوما: بدون توجه به محل، تراتوماها با توجه به سیستم مرحلهبندی کانسر درجهبندی میشوند تا نیاز بعدی آنها به کموتراپی و یا رادیوتراپی مشخص شود. تراتوماهای خارج گنادی (اکستراگنادال) اغلب با سیستم درجهبندی "گنزالس کروسی" (Gonzalez-Crussi) دستهبندی میشوند: صفر یا ماچور (رسیده)، 1 یا نارس احتمالاً خوشخیم، 2 یا نارس با امکان بدخیمی، 3 یا واضحاً بدخیم. گرید 0، 1 و 2 تراتوم خالص بالقوه میتوانند بدخیم شوند و تراتوماهای بدخیم گرید 3 توانایی متاستاز دارند.2 تراتومای تخمدانی طبق سیستم O’connor & Norris درجهبندی میشوند با توجه به رویت عناصر Heifetz Lesion. در صورت مشاهده کمتر از یک مورد از این عناصر در هر میدان با بزرگنمایی پایین تراتوم گرید 1 محسوب میشود (<1/LPF) و در صورت مشاهده 3-1 مورد از این عناصر گرید2 (1-3/LPF) و زمانیکه این عناصر از سه بیشتر شود گرید تومور 3 خواهد بود. طبق مطالعه Heifetz هرچه سطح آلفافیتوپروتیین بالاتر باشد احتمال اینکه گرید تومور بالاتر باشد بیشتر خواهد بود. و هر چه گرید تومور بالاتر باشد همراهی تراتوم نارس با Yolk Sac Tumor بیشتر است. در نهایت تراتوم میتواند ماچور و خالص باشد اما بدخیم نباشد با اینحال بسیار اگرسیو باشد .
درمان
رویکرد مناسب جراحی، پیشگیری از پارگی تومور حین عمل، استفاده از کیسههای مخصوص در جراحی لاپاروسکوپی، انجام لاپاروتومی در موارد مشکوک به بدخیمی (مواردی که رشد سریع در مدت کوتاهی داشته اند، تومور با قطر بالای پنج سانتیمتر، سنین بالای 40 سال، سطح بالای تومور مارکر، علیرغم ظاهر سونوگرافیک دال بر تراتوم و یا درمویید کیست تخمدانی) و برش با سایز مناسب در موارد لاپاروتومی بهمنظور جلوگیری از پارگی و خروج تکهتکه تومور به کاهش آلودگی ناشی از توده و افزایش تأثیر درمان کمک خواهند کرد.
از طرفی با توجه به تراتومای تخمدانی در زنان درسنین باروری وتمایل به فرزندآوری باشد لذا درمان باید از ابتدا به درستی و با هدف حفظ باروری صورت گیرد چرا که تومورهای ژرم سل تخمدانی با جراحی کانزرواتیو و کموتراپی و فالوآپ قابل درمانند.