فرهنگی اجتماعی

فرهنگی-اجتماعی

خودشیفتگی و ترور شخصیت تمایل به تحقیر، نادیده انگاری و نابودی انسانی دیگر که در پدیده ترور شخصیت بازتاب پیدا می‌کند ریشه در خودشیفتگی “تروریست” دارد. خودشیفتگی دفاعی روانی در برابر احساس کهتری و حقارتی است که فرد آن‌را واپس زده و برای رویارونشدن با آن به قطب مخالف رفته و با تصویری آرمانی از خویش همانندسازی کرده‌است. تصویر بی‌عیب و نقص و آینه‌ی بی‌لکی که کمالی صددرصدی طلب می‌کند. هر آن‌چه به نوعی یادآور حقارتی باشد که با قدرتی هرچه تمام‌تر سرکوب شده مشمول همین حکم سرکوبی و انکار می‌شود. انسان‌خودشیفته درگیر پارادوکسی بنیادی است. از سویی درونی حقیر دارد که در بیرون نقاب قدرتی مطلقه به چهره می‌زند و ضعف را برنتابیده و آن‌را پس می‌زند و از آن‌سو در برابر هر‌ آن‌که که بوی قدرت و توانی فراتر از او دهد حالتی دفاعی و خشمگینانه به خود می‌گیرد و تمایل به نابودی اش پیدا می‌کند چرا که حقارت‌های او‌ را به وی یادآور می‌شود. انسان خودشیفته باید از همه برتر و بالاتر باشد، پس جماعتی از کوتوله‌های حقیر را به دور خود جمع می‌کند که ارتفاع هیچ‌یک از او بالاتر نرود ‌و در همان حال در دل چنین موجوداتی را تحقیر می‌کند چرا که آن‌ها یادآور وجه حقیری هستند که او در درون سرکوب کرده است. نتیجه چنین دینامیسمی در رفتار “تنهایی” محتومی است که تمامی خودشیفته‌ها از آن در رنج بوده‌اند. از ابلیس گرفته که آتش خود را برتر از خاک آدم دید و به همین گناه رانده و تنها شد تا هیتلر و سایر “بزرگان” تاریخ. شاید بتوان ریشه‌ی تمایل ابلیس برای از راه به درکردن آدم ابوالبشر را در همین حس حقارت دانست و وسوسه‌ای را که او در دل حوا انداخت به نوعی ترور شخصیت تعبیر کرد. حسادت وجهی محوری در شخصیت انسان خودشیفته است. سرشار از حقارتی ویرانگر و‌‌ درگیر در تناقضی ذاتی هم کمر به نابودی آن‌هایی می‌بندد که به نوعی به وجه سرکوب شده خودش شبیه باشند و هم چشم ندارد کسانی را ببیند که بخواهند از او فراتر و بالاتر روند. پس گالیگولا‌وار در طلب نابودی همه چیز و همه کس می‌رود. منشی که #فروم به زیبایی آن‌را در شخصیت مرگ دوست تصویر کرده است. انسان‌ها برای فرد خودشیفته وسیله‌هایی بیش نیستند که تا زمانی که سودی در بردارند شایسته بودن‌اند. به محض انقضای تاریخ مصرف و آن‌گاه که نقش ابزاری خود را ایفا کردند دورانداختنی می‌شوند. هر آن‌که بخواهد وجه انسانی خویش را یادآور شود و وجود و تفکری مستقل از خود نشان دهد مشمول ترور می‌شود. درون هر خودشیفته‌ای را که کنکاش کنی کودک درمانده حقیری می‌بینی که به گوشه‌ای تاریک از شر آسیب‌ها و سرکوب‌های فراوان پناه برده است. قربانی دیروز به جلاد امروز بدل می‌شود و این فرایند سپس به نوبه خود قربانیانی خلق می‌کند که باید منتظر بروز رفتار تروریستی آن‌ها در آینده ماند. آیا راهی برای شکستن این چرخه ویرانگر وجود دارد؟ #دکتر_علی_فیروزآبادی. روان‌پزشک.

1399/05/12
|
10:41
ارسال نظر
{{ error }}

کاربر گرامی، جهت نوشتن پیام ضروریست که به حساب خود در سایت مامایی نوین ماما وارد شوید، قبل از ثبت نام و ورود به سایت نمی توانید پیامتان را ارسال کنید

تاپیک های به روز شده