تعریف بلوغ و همه چیز درباره دوران بلوغ

تعریف بلوغ و همه چیز درباره دوران بلوغ

1398/03/07

تعریف بلوغ

ابتدا به تعریف بلوغ می پردازیم؛

دوره اي كه در طي ان صفات ثانويه جنسي بوجود مي ايند و توانايي توليد مثل جنسي بدست ميايد .

عوامل موثر بر شروع بلوغ:

ژنتيك عامل اصلي تعيين كننده شروع بلوغ است .

وضعيت تغذيه ، وضعيت عمومي سلامت ، موقعيت جغرافيايي ، تماس با نور و وضعيت رواني

بلوغ زودتر را در زندگي شهرنشيني ، نزديك خط استوا و ارتفاعات پايينتر داريم .

خطر شروع زودتر بلوغ را موارد فرزند خواندگي بدلايل ناشناخته داريم .

فقدان پدر در منزل و نابينايي از ديگر موارد بلوغ زودرس هستند .

در دختران تكامل بلوغ بطور تيپيك ٤.٥ سال طول ميكشد .

مراحل بلوغ

- تسريع رشد 

- جوانه زدن پستان

- ظهور موهاي عانه

- به حداكثر رسيدن رشد

-منارك

دوره اي كه در طي ان صفات ثانويه جنسي بوجود مي ايند و توانايي توليد مثل جنسي بدست ميايد .

طبقه بندي انحرافات تكامل بلوغ 

١. تاخير بلوغ : عدم بروز صفات ثانويه جنسي تا ١٣ سالگي و يا عدم مناركي تا ١٥ سالگي و يا تا ٥ سال پس از شروع تكامل بلوغي

٢. تكامل غير همزمان بلوغ 

٣. بلوغ زودرس : شروع تكامل بلوغي قبل از ٧ سال در سفيد پوست و قبل از ٦ سال در سياه پوست  و طبق برخي نظريات قبل از ٨ و ٧ سال

٤. بلوغ هتروسكسوال : بروز صفات جنس مخالف در سن مورد انتظار براي بلوغ

 

بلوغ زودرس دختران

قد و سرعت رشد 

دختران در طي جهش رشد متوسط ٢٥ و پسران ٢٨ سانتي متر رشد ميكنند .

در جهش رشد مرتبط با بلوغ استخوانهاي دراز طويل ميشوند و براي براورد سن استخواني از شواهد راديولوژيك تكامل استخوان دست غير غالب و بطور كمتر ، زانوها و ارنجها استفاده ميشود .

در بعد از بلوغ در مردان توده بدون چربي و اسكلتي ١.٥ برابر خانمها است و در خانمها توده چربي دو برابر مردان است .

پيدايش كومدونها در شيارهاي بيني و پشت لاله گوش ممكن است اولين علامت قريب الوقوع بودن شروع بلوغ باشد .

علائم بلوغ

تغييرات هورموني در بلوغ

در هفته دهم ، GnRh و FSH و LH وجود دارند . غلظت گنادوتروپينها و استروئيدها در چند هفته اول زندگي كاهش مي يابند .

در مراحل ابتدايي بلوغ ، ازدياد حساسيت Lh به GnRh وجود دارد و افزايش Lhو Fsh در خواب وجود دارد و در بلوغ افزايش كلي وجود دارد .

افزايش ترشح اندرژنها از ادرنال در تحريك ادرنارك در هر دو جنس و رشد موهاي عانه و اگزيلاري موثر است .

اغاز افزايش تسريع شده اندرژنهاي ادرنال در دو سال قبل از افزايش گنادوتروپينها و استروييدهاي جنسي رخ ميدهد .

افزايش استراديول در دخترها ابتدا فقط در طي ساعات روز است و نهايتا هم در روز و هم در خواب رخ ميدهد .

در طي بلوغ توليد تخمداني استروژن اهميت دارد نه محيطي.

در پسران ، تستسترون تكامل ساختار بدني مردانه و تغيير صدا را بعهده دارد و DHT باعث بزرگي الت و پروستات ميشود .

در شروع بلوغ ، هورمون رشد همزمان با افزايش گنادوتروپينها افزايش مي يابد كه باواسطه استروژن است .

در دختران ، ميزان Gh در هنگام منارك بيشترين است و سپس شروع به كاهش ميكند و در پسران ، غلظت پايه در سراسر بلوغ ثابت است و بيشترين ضربان در طي خواب است .

 

بلوغ زودرس پسران و دختران

تاخير يا وقفه بلوغ 

١. ناهنجاريهاي اناتوميك مسير خروجي تناسلي : صفات ثانويه را بطور كامل دارند .

- ديس ژنزي مولرين يا سندرم روكيتانسكي 

- انسداد ديستال تناسلي شامل هايمن ايمپرفوره و سپتوم عرضي واژن 

٢. هيپو گناديسم هيپر گنادوتروپيك كه ميزان FSH بيشتر از ٣٠ مي باشد .

- ديس ژنزي گنادال همراه با خصوصيات ترنر

- ديس ژنزي گنادال خالص شامل 46 XX و 46 XY 

-نارسايي زودرس گنادال

٣. هيپو گناديسم هيپو گنادوتروپيك با FSH و LH كمتر از ١٠ 

- تاخير سرشتي 

- كمبود ايزوله گنادوتروپين 

- كمبودهاي متعدد هورموني

- نئوپلاسم هيپوفيز و هيپو تالاموس مانند كرانيوفارنژيوم و ادنوم هيپوفيز 

- روندهاي ارتشاحي مانند هيستيوسيتوز

-بعد از پرتوتابي به CNS 

- بيماريهاي مزمن شديد همراه با سوتغذيه 

- بي اشتهايي عصبي 

-امنوره شديد هيپوتالاموسي 

- داروهاي انتي دوپامينرژيك و مهاركننده Gnrh 

-هيپوتيروييدي اوليه 

- كوشينگ 

داروهاي شيمي درماني 

نكته : انسداد يا ناهنجاري ديستال تناسلي بايد از عدم حساسيت به اندرژن افتراق داده شود . كه در عدم حساسيت ، تكامل پستان وجود دارد اما تكامل قابل توجه موهاي اگزيلاري و پوبيس را نداريم و واژن ممكن است وجود نداشته  يا كوتاه است .

نكته : هيپو تيروييدي اوليه هم باعث بلوغ ديرس و هم متناقضا بلوغ زودرس ميشود .

نكته : در تمام افراد با بلوغ ديررس و افزايش FSH انجام كاريوتيپ الزامي است .

بلوغ زودرس چه سنی است

سندرم ترنر

كاريوتايپ 45 X يا موزاييسم است .

در نوزادان با كاريوتايپ 45x ، محدوديت رشد داخل رحمي شايع است و بعد از تولد كندي رشد از سال دوم يا سوم زندگي اغاز ميشود .

ساير علايم 

لنف ادم و هيگروم كيستيك گردني 

گردن پره دار

خالهاي پيگمانته متعدد 

ناهنجاريهاي قلب و كليه و عروق بزرگ بطور شايع كليه نعل اسبي و كواركتاسيون ائورت

ناخنهاي كوچك با تحدب زياد

اغلب وجود همزمان ديابت ، اختلال تيروييد ، افزايش اوليه فشار خون و اختلالات اتوايميون

اكثرا هوش نرمال دارند اما نقص شناختي نامعمول بناجه مانند دارند و گاها درجاتي از رشد پستان وجود دارد .

تخمدانها كوچك است و ميزان گنادوتروپينها بسيار كم ، ولي قابل اندازه گيري هستند .

اين افراد بسرعت به تجويز ضرباني Gnrh پاسخ ميدهند و اين روش ، فيزيولوژيك ترين روش القا تخمك گذاري است و در زناني كه خواستا  ر بارداري نيستند تحويز استروژن و پروژسترون لازم است .

٣.كمبود ايزوله گنادوتروپين در همراهي با سندرم پرادر ويلي 

چاقي ، كوتاهي قد ، كوچكي دستها و پاها ، عقب ماندگي ذهني و هيپوتوني شيرخوارگي

٤.كمبودهاي هورموني چندگانه هيپوفيز 

ممكن است مادرزادي بوده و يا اسپوراديك باشند.

در كمبود Gh يا Tsh رشد و تكامل بلوغ متاثر ميشود و حتما بايد فبل از بلوغ تشخيص داده شوند چرا كه مرگ و مير در كم كاري هيپوفيز بعلت بيماري عروقي و تنفسي زياد است .

٥.كرانيوفارنژيوم :

شايعترين تومر همراه با تاخير بلوغ است

در بالاي سلاتورسيكا قرار دارد و ممكن است تا دهه دوم زندگي بدون علامت باشد .

علايم : سردرد ، اختلال بينايي ، قد كوتاه و نارسايي رشد ، بلوغ تاخيري ، ديابت بي مزه 

امكان هيپرپرولاكتينمي همزمان است .

تشخيص با راديوگرافي است و درمان جراحي يا پرتودرماني است .

٦.ساير اختلالات دستگاه عصبي مركزي :

- هيستيوسيتوز لانگرهانس

- پرتودرماني به دستگاه عصبي مركزي

٧.بيماريهاي مزمن شديد كه اغلب با سوء تغذيه همراه هستند .

بطور كل اگر كاهش وزن باعث رسيدن وزن به كمتر از ٨٠-٨٥ درصد وزن ايده ال شود باعث كمبود Gnrh ميشود .

٨. بي اشتهايي عصبي و پرخوري عصبي

ساير موارد همراه در بي اشتهايي عصبي عبارتند از : 

ديابت بي مزه نسبي ، تنظيم غيرطبيعي درجه حرارت ، هيپوتانسيون ، هيپوتيروييدي ، افزايش سرمي كورتيزول در غياب شواهد هيپركورتيزوليسم.

تمام موارد فوق با افزايش وزن قابل برگشت هستند بجز ، امنوره و استئو پني كه ممكن است پابرجا بماند.

اغلب مرگ ناگهاني بعلل هيپوگليسمي و اختلال الكتروليت وجود دارد .

٩.هيپرپرولاكتينمي 

بدنبال پرولاكتينوم ، هيپوتيروئيدي اوليه و يا سندرم سلا تورسيكاي خالي ايجاد ميشود .

١٠.مصرف داروهاي شيمي درماني 

هم پرتودرماني شكمي و هم داروهاي شيمي درماني سيستميك اثار توكسيك بر سلولهاي زايا دارند .

تخمدانها در دوران قبل بلوغ در مقايسه با بزرگسالي ، اسيب پذيري كمتري نسبت به اين داروها دارند .

بهتر است يك سال بعد از تكميل درمان بررسي اندوكرين جهت احتمال هيپوگناديسم انجام شود .

ممكن است فعاليت خودبخود تخمدان حتي سالها بعد از درمان ايجاد شود . 

 

سن بلوغ پسران

بلوغ غير همزمان

تكامل بلوغي غير همزمان ، مشخصه عدم حساسيت به اندرژن است .

مراجعه افراد با درجاتي از تكامل پستان بدون تكامل موهاي جنسي است .

افراد ٤٦xy هستند و برخي اختلالات گيرنده اندرژن و يا عملكرد اندرژن وجود دارد .

وجود بيضه هاي دوطرفه ، ژنيتال خارجي مونث و واژن با انتهاي كور .

بعلت توليد Amh از بيضه ها ، پسرفت مولرين وجود دارد .

احتمال فتق دوطرفه اينگويينال در نيمي از موارد است و تعيين كاريوتايپ در دختران قبل از بلوغ با فتق اينگويينال الزامي است .

خطر بدخيمي سلول زايا ٢ درصد است و چون احتمال خطر تا قبل ٢٥ سال اندك است بايد برداشتن بيضه ها را تا بعد از بروز صفات ثانويه بتاخير انداخت و بعد از گنادكتومي ، تجويز استروژن برونزا ضرورت دارد .

زمانيكه مقادير نرمال و يا كمي افزايش يافته تستسترون در تناسب با جنس مذكر و مقادير نرمال يا كمي افزايش يافته Lh و مقادير نرمال Fsh وجود دارد به اين بيماري شك ميكنيم .

نكته : در اغاز درمان اگاه كردن بيمار از كاريوتايپ عاقلانه نيست اما خانواده بيمار بايد در جريان قرار گيرند .

با توجه باحتمال توارث وابسته به X مغلوب ، خانواده بايد تحت مشاوره ژنتيك و غربالگري قرار گيرند.

بلوغ زودرس

در دو نوع وابسته به گنادوتروپين يا مركزي و مستقل از گنادوتروپين يا محيطي مي باشد .

شيوع در دختران ٢٠ برابر پسران است و در دختران اغلب ايديوپاتيك است .

روند ارزيابي بلوغ زودرس

١. سنجش گنادوتروپين و عملكرد تيروييد .

.در tsh بالا هيپو تيروييدي مطرح است.

.در Lh بالا ، نئوپلاسم مولد گنادوترپين و اغلب مولد گنادوتروپين كوريوني مطرح است. اغلب پيتالئوم و كوريوكارسينوم است و كمتر هپاتوبلاستوم.

.در Lh پايين قدم بعدي :

.اگر تكامل ايزوسكسوال است ، سنجش استراديول را داريم كه اگر بالا باشد احتمال نئوپلاسم بويژه تخمداني است و اگر نرمال باشد بررسي Cns با CT,MRI ضرورت دارد .

.در تكامل هتروسكسوال ، سنجش Te,17 الفا هيدروكسي پروژسترون و DHEAS را داريم .

افزايش تستوسترون دال بر نئوپلاسم مولد در تخمدان يا ادرنال است .

در افزايش 17 الفا يا DHEAS احتمال هيپرپلازي ادرنال است .

 

در روند بررسي بلوغ زودرس ، سن استخواني هميشه بايد بررسي شود .

از تست تحريكي Gnrh ميتوان براي تاييد بلوغ زودرس مركزي استفاده كرد ، بعد از تجويز ١٠٠ ميكرو Gnrh اگر Lh بالاي ١٥ باشد نشانگر بلوغ زودرس وابسته به گنادوتروپين اسام كوري فضايي شكلي دارند .

عدم تكامل پستان در بلوغ ولي احتمال ادرناركي وجود دارد .

نكته : كاريوتايپ 45x شايعترين اختلال كروموزومي منفرد در انسانها است و تريزومي شايعترين اختلال كروموزومي در جنين هاي سقط شده در سه ماه اول است .

 

بلوغ در دختران چه سنی است

در شك به ترنر انجام كاريوتايپ الزامي است كه براي رد كردن وحود بخشي از كروموزوم Y است كه با خطر گنادوبلاستوم همراه است و در صورت وجود Y گنادكتومي در زمان تشخيص الزاميست .

گنادوبلاستوم ها ، تومرهاي خوش خيم و بدون قابليت متاستاز هستند ، اما ميتوانند بعنوان پيش ساز بدخيميهاي سلولهاي زايا بويژه ديس ژرمينوم و تراتوم ، امبربونال سل كارسينوم و تومر سينوس اندودرمال عمل كنند .

در افراد بدون شواهد متاستاتيك ميتوان رحم را حهت لقاح ازمايشگاهي حفظ كرد .

در ترنر در بارداري ، بعلت خطر پارگي ائورت و ديسكسيون احتمال مرگ ناگهاني است كه حتي در موارد قطر نرمال ريشه ائورت هم امكان دارد .

ارزيابيهاي لازم قبل از اقدام به بارداري : 

بررسي كارديولوژيك با MRI ائورت 

تستهاي عملكرد تيروييد و انتي باديها

گلوكز ناشتا

تست عملكرد كليه و پيلوگرافي وريدي

درمان سندرم ترنر

درمان با هورمون رشد ، با شروع از ٢-٨ سال مي باشد و افزايش تدريجي دوز و ادامه درمان تا حدود ١٠ سال مي باشد و اغلب باعث قد بالاي ١٥٠ ميشود .

در دختران بالاي ٨ سال يا بسيار كوتاه قد ميتوان از دوزهاي بيشتر هورمون رشد و يا افزودن اكساندرلون استفاده نمود .

شروع استروژن در ١٢-١٣ سالگي در صورتيكه بيمار چند سال هورمون رشد دريافت نموده است .

شروع درمان با دوز كم استروژن به تنهايي است (٣/. يا ٦٢٥/. استروژن كونژوگه ) كه بعد از اولين خونريزي واژينال يا ٦-١٢ ماه بعد در صورتيكه هنوز خونريزي ندارند ، پروژسترون اصافه ميشود ( مدروكسي ٥-١٠ يا ميكرونيزه خوراكي ٢٠٠ مدت ١٢-١٤ روز هر يك تا دو ماه ) 

مقدار استروژن در عرض ١-٢ سال افزوده ميشود تا به دو برابر تجويزي زنان يائسه برسد .

پايش دقيق از نظر فشار خون در صورت تجويز استروژن ضروري است .

ادامه درمان تا زمان يائسگي طبيعي ادامه دارد .

اشكال موزاييسم

امكان تكامل نرمال بلوغ وجود دارد و تصميم براي شروع استروژن بر اساس ميزان FSH در بلوغ است .

امكان بارداري با اووسيت اهدايي بيشتر از ٥٠ درصد است .

امكان خطر مرگ ناكهاني در اثر پاركي ائورت مشابه فنو تيپ ترنر است .

ديسژنزي گنادال خالص 

افراد فنوتيپ مونث 46xx يا 46xy با گنادهاي نواري .

قد متوسط دارند و علايم ترنر را ندارند اما FSH افزايش مي يابد .

نوع 46XY گاه سندرم سوير نام دارد و خارج كردن گنادها الزاميست .

اين افراد از استروژن برونزا سود ميبرند و كانديد اووسيت اهدايي هستند .

نارسايي زودرس گنادال 

تكامل نرمال تخمدانها وجود دارد اما در سن مورد انتظار بلوغ فاقد اووسيت هستند .

 انحرافات تكامل بلوغ

ارزيابي تاخير يا وقفه بلوغي 

اولين قدم شرح حال و معاينه فيزيكي است .

١. رشد پستانها بيشتر از موهاي عانه = عدم حساسيت به اندرژن

٢. كامل بودن صفات ثانويه = انسداد ديستال تناسلي يا اژنزي مولرين 

٣. نارسي صفات ثانويه كه در اين صورت ميزان Prl و FSH را چك ميكنيم :

الف . FSH بالا نياز به كاريوتيپ دارد كه دو حالت دارد :

١. كاريو تايپ نرمال : ديس ژنزي گنادال 46XX و يا نارسايي زودرس تخمدان مطرح است .

٢. كاريوتيپ انرمال : 45Xيا 46XY و يا ديس ژنزي موزاييسم

 

ب. FSH نرمال يا پايين : قدم بعد بررسي عملكرد هيپوفيز و راديو گرافي سلا تورسيكا است .

١. در صورت طبيعي بودن ، موارد تاخير سرشتي و كمبود ايزوله  Gt و سوءتغذيه و بيماري مزمن مطرح است .

٢. در موارد غير طبيعي ، كم كاري هيپوفيز و تومر CNS مطرح است .

 

ج. پرولاكتين بالا : قدم بعد كنترل TSH و T4 است :

١. در TsH بالا هيپو تيروييدي مطرح است .

٢. در TSH نرمال ، نياز به MRI و سي تي است .

 

هيپوگناديسم هيپو گنادوتروپيك

ناشي از اختلال ترشح Gnrh ، اختلال ازاد سازي گنادوتروپينها و يا هر دو ميباشد .

بروز اسپوراديك و فاميليال دارد و ناشي از جهش چندين نوع ژن مي باشد .

١.تاخير سرشتي 

شايعترين علت بلوغ تاخيري است.

تنها زماني قابل تشخيص است كه با بررسي دقيق ساير علل بلوغ تاخيري رد شده باشند و در پيگيري طولي ، تكامل جنسي طبيعي باثبات رسيده باشد .

برخي پزشكان براي تحريك درجاتي از بلوغ ، بمدت ٣-٤ ماه اقدام بتجويز مقادير كم استروژن برونزا ميكنند .

٢.سندرم كالمن

در مردان ترياد ، انوسمي و هيپوگناديسم و كوررنگي دارد .

ساير اختلالات : شكاف كام و لب ، اتاكسي مخچه اي ، ناشنوايي عصبي ، اختلالات تشنگي و ازاد شدن وازوپرسين 

موارد اسپوراديك شايعتر از وراثتي است و در انواع وابسته به X و اتوزومال غالب و مغلوب مي باشد .

ساير ويژگيهاي نوع وابسته به x : 

اژنزي يكطرفه كليه ، سين كينزي دو دستي ( بروز همزمان حركات غير ارداي با ارادي ) و ناشنوايي حسي ، عصبي 

از نظر باليني در كالمن  بطور تيپيك وضعيت كودكانه جنسي و ساختار خوت .

نكته : در مواردي كه بيمار دختر كم سن و سال با علت صرفا جوانه زدن پستان يا جوانه زدن زودرس موهاي اگزيلار و عانه مي ايد ميتوان بيمار را با فواصل كوتاه فقط پيگيري كرد و در صورت شواهد پيشرفت بلوغ ، بررسيهاي لازم را انجام داد.

تلارك زودرس

معمولا در سنين ٢ سال و ندرتا بعد از ٤ سال رخ ميدهد .

نوعي اختلال خوش خيم و خودبخود محدود شونده است و در اثر افزايش حساسيت پستانها به مقادير اندك استروژن ايجاد ميشود .

اطمينان بخشيدن و پيگيري لازم است و ندرتا پيش درامد گنادارك پيش رونده است .

اندازه گيري حجم رحم احتمالا بهترين ويژگي براي افتراق از بلوغ زودرس است .

در صورت نياز سونو پستان براي افتراق از فيبرادنوم ، كيستها و نوروفيبروم كمك كننده است .

 

ادرانک زودرس

ادرنارك زودرس

افزايش حساسيت به مقادير اندك اندرژنها ميتواند باعث شود و بايد از CAH ديررس افتراق داده شود .

احتمال تخمدان پلي كيستيك ، هيپرانسولينمي ، اكانتوزيس و ديس ليپيدمي در بزرگسالي افزايش دارد و ميتواند اولين علامت مقاومت به انسولين باشد.

منارك زودرس ايزوله

وجود خونريزي واژينال بين ١ تا ٩ سال در غياب ساير علايم بلوغ

معمولا محدود به چند روز است و ممكن است يك تا شش سال عود كند .

موارد

جسم خارجي

تروما

سوء استفاده جنسي

عفونت واژينال

نيوپلاسم

مكون البرايت

هيپوتيروييدي اوليه

بلوغ زودرس مركزي

شايعترين علت ، نوع سرشتي است و اغلب روند اهسته دارد .

عارضه اصلي ، محدوديت قد است .

ساير علل : تومر ، عفونت ، ناهنجاري مادرزادي يا اسيبهاي تروماتيك هيپوتالاموس

هامارتوم هيپوتالاموس

نيوپلاسم واقعي نيست و باعث بلوغ قبل ٣ سال ميشود . احتمال تشنج توام با حملات خنده ميشود و اختلال رفتاري ، عقب ماندگي ذهني و سندرم ديس مورفيك وجود دارد . درمان مديكال و با اگونيست Gnrh است .

نكته : كارايي انالوگهاي Gnrh در افزايش قد بزرگسالي فقط در بلوغ زودرس مركزي در دختران زير شش سال اثبات شده است .

مهمترين معيار باليني براي اغاز درمان با Gnrh ، اثبات پيشرفت بلوغ در دوره سه تا شش ماهه است و اگر كودك در دورن تانر سوم يا بالاتر باشد ممكن است نظارت لازم نباشد و قطع در سن تقويمي ١١ سال است و سن استخواني ١٢ سال .

بلوغ زودرس محيطي 

توليد هورمون از تخمدان و ادرنال و يا نيوپلاسم است .

كيستهاي كوچك عملكردي تخمدان بطور شايع باعث بلوغ جنسي گذرا ميشوند .

كيستهاي ساده را ميتوان فقط تحت نظر گرفت .

تومرهاي گرانولوزا تكا ، شايعترين تومر مترشحه استروژن هستند و اغلب خوش خيم هستند .

تماس با استروژن برونزا از ديگر علل هستند .

سندرم مكون البرايت 

ترياد : ديس پلازي فيبر چند استخواني ، نقاط شير قهوه ، بلوغ زودرس 

بلوغ اغلب در دو سال اول رخ ميدهد و بصورت خونريزي قاعدگي است و در اثر كيستهاي عملكردي است و ميزان استروژن افزايش دارد .

امكان هيپر تيروييدي ، هيپركورتيزوليسم ، هيپرپرولاكتينمي ، اكرومگالي و هيپر پارا تيروييدي وجود دارد .

درمان با مهار كننده هاي اروماتاز مثل تستولاكتون و فادروزول است .

احتمال مفيد بودن تاموكسيفن هم ميباشد .

هيپوتيروييدي اوليه 

اختمال تلارك زودرس يا خونريزي واژينال ايزوله وجود دارد .

احتمال گالاكتوره وجود دارد .

در سونو احتمال كيست تخمداني وجود دارد .

هيپوتيروييدي اوليه ، تنها علت بلوغ زودرس است كه با تاخير سن استخواني همراه است .

درمان با لووتيروكسين باعث برگشت علايم ميشود .

هيپرپلازي مادرزادي ادرنال

بلوغ زودرس هتروسكسوال ، همواره منشا محيطي دارد و اغلب موارد از هيپرپلازي مادرزادي ادرنال ناشي ميشود .

١. كمبود ٢١ هيدروكسيلاز :

در سه شكل ديده ميشود :

.ويريليزاسيون ساده كه هنكام تولد بعلت ابهام تناسلي مشخص ميشود .

نوع همراه با اتلاف نمك

نوع غير كلاسيك يا با شروع تاخيري كه در ان تكامل هتروسكسوال در سن بلوغ رخ ميدهد.

در نوع كلاسيك ، دختران با دستگاه تناسلي مبهم متولد مي شوند كه شامل كليتوريس بزرگ و چسبندگي لبيواسكروتال و سينوس ادراري تناسلي است . اعضا تناسلي داخلي نرمال هستند . در اغلب موارد همراه با اتلاف نمك مي باشد و علايم هيپو ناترمي ، هيپر كالمي و هيپوتانسيون ديده ميشود .

نكته : حتي در دختران با ويريليزاسيون خفيف بدو تولد ، بايد از نظر بروز نشانه هاي بالقوه خطرناك در چند هفته اول تولد تحت نظر باشند .

در شكل كلاسيك در كودكي رشد سريع دارند و زودتر از موعد وارد روند بلوغ ميشوند و نهايتا قد كوتاهي خواهند يافت .

در صورت درمان مناسب CAH ، تنها اختلال ارثي تمايز جنسي است كه امكان حاملگي نرمال را دارد .

در نوع كلاسيك افزايش چشمگير ١٧ الفا هيدروكسي پروژسترون را داريم .

كمبود سه بتا هيدروكسي استروييد دهيدرژناز

افزايش تيپيك ١٧ هيدركسي پرگننولون و DHEA را داريم .

شكل غير كلاسيك شايعتر است و ممكن است با بلوغ زودرس هتروسكسوال همراه باشد  ولي شايعتر هيپراندرژنيسم بعد از بلوغ را داريم .

درمان هيپرپلازي مادرزادي ادرنال 

درمان جايگزين استروييدهاي مورد كمبود لازم است ، هيدروكوتيزون و مينرالو كوتيكوييدها اغلب نياز به تجويز است .

هدف از درمان سركوب مقادير صبحگاهي ١٧ الفا هيدروكسي پروژسترون است .

نكته : امكان تشخيص پره ناتال كمبود ٢١ هيدروكسيلاز در بيماران در معرض خطر وجود دارد و با اثبات افزايش ميزان ١٧الفا هيدروكسي پروژسترون يا ٢١ داكسي كورتيزول در مايع امنيون مي باشد و امكان تشخيص ژنتيكي نيز با نمونه پرزها و امنيوسنتز وجود دارد . ميتوان به خانم حامله از فبل هفته ٩ دگزامتازون تجويز كرد و اگر جنين پسر باشد يا دختر غير مبتلا ، قطع نمود وگرنه تا ترم ادامه داد.

در تجويز دگزا احتمال عوارض مادري شامل هيپرتانسون ، كوشينگ و افزايش شديد وزن مي باشد كه بعد از زايمان قابل برگشت است .

تكامل بلوغي هتروسكسوال

شايعترين علت تكامل هتروسكسوال در سن بلوغ ، Pcos است كه بصورت هيپراندرژنيسم وابسته به LH تعريف ميشود .

تشخيص اين سندرم مستلزم وجود حداقل دو معيار از موارد زير است :

اوليگواوولاسيون يا عدم تخمك گذاري

علايم باليني يا بيوشيميايي

علايم سونو بصورت وجود حداقل ١٢ فوليكول ٢-٩ ميليمتر در هر تخمدان و يا افزايش حجم تخمدان بيشتر از ١٠ ميليمتر

تظاهرات باليني

- امكان افزايش وزن

- امكان ناخير منارك يا امنوره اوليه

- اغلب افزايش Lh و هميشه افزايش توليد اندرژن ، اما امكان سطح خوني نرمال اندرژنها وجود دارد .

- ميزان استرون در موارد عدم تخمك گذاري بيشتر از استراديول است .

- علايم توام فمينيزاسيون و ماسكواينيزاسيون در زمان بلوغ اهميت تشخيصي زيادي دارد .

- امكان درجاتي از مقاومت انسوليني 

 

افتراق Pcos از شكل غير كلاسيك CAH 

- افزايش ميزان ١٧ الفا هيدروكسي در CAH ، كه البته گاها در Pco هم افزايش دارد و نيز امكان افزايش Dheas وجوددارد .

اندازه گيري ١٧ الفا در خانم با سيكلهاي منظم بايد در مرحله فوليكولي و در اوايل صبح انجام شود .

ميزان پايه ١٧ الفا اگر بيشتر از ٨٠٠ باشد جنبه تشخيصي براي CAH دارد . در مقادير ٣٠٠-٨٠٠ نياز به تست تحريكي كورتيكوتروپين براي افتراق از Pco ميباشد .

گاه در مقادير كمتر از ٣٠٠ نيز احتمال اشكال غيركلاسيك هست و در صورت شك باليني بايد تست تحريكي انجام شود .

در تست تحريكي ، اندازه گيري ١٧ الفا در ٣٠ دقيقه پس از تحويز كوزيتروپين ٢٥/. ميلي گرم صورت ميگيرد .

در زنان با هيرسوتيسم و هيپرتانسيون بايد ميزان ١١ داكسي كورتيزول هم اندازه گيري شود .

در موارد افزايش يافته ١٧ الفا نياز به سركوب با كورتيكويدها است .

نكته : وضعيت قاعدگي بسرعت با تجويز كورتيكوييدها بهبود مي يابد اما هيرسوتيسم بشدت مقاوم بدرمان است .

در هيرسوتيسم ايديو پاتيك ، قاعدگيهاي منظم همراه با تخمك گذاري وجود دارد و بازتابي از تشديد فعاليت اندرژن در فوليكولهاي مو است .

ابهام تناسلي در هنگام تولد 

ارزيابي فوري براي شناسايي اختلالات بالقوه لازم است . و چون CAH تنها وضعيت مخاطره اميز است تا رد شدن ان ، تشخيص اوليه خواهد بود .

حمايت از والدين در چند روز اول اهميت زيادي دارد .

توجه به محل يا قوام گنادها مهم است و گنادي كه در لبهاي ولو يا اينگويينال هستند ، تقريبا هميشه بافت بيضه هستند .

بيضه عموما نرمتر از تخمدان است و ته رنگ قرمز بخود ميگيرد .

تخمدان اغلب سفيد ، فيبرو و به هم تابيده است .

گنادي كه قوام متغير دارد ، ممكن است اووتستيس ، بيضه يا نوار گنادي باشد كه دچار تغيير شكل بدخيم شده است .

تستهاي خط اول در نوزاد 

١. كاريوتيپ

٢. اندازه گيري ميزان سرمي ١٧ هيدروكسي پروژسترون ، تستوسترون ، گنادوتروپين ها ، انتي مولرين و الكتروليتها 

٣. سونو شكمي و لگني براي اززيابي اناتومي واژن ، رحم يا سينوس اوروژنيتال ، رد كردن ناهنجاريهاي كليه و تعيين محل گنادهاي اينگويينال 

٤. ازمايش تجزيه ادرار ، براي بررسي پروتيين بعنوان تست غربالگري ناهنجاريهاي همراه كليوي 

ساير اقدامات بعدي

١. تست تحريك با گنادوتروپين كوريوني و ادرنوكورتيكوتروپين براي ارزيابي بيوسنتز استروييدهاي بيضه و ادرنال

٢.اناليز استروييدهاي ادراري 

٣.مطالعات تصوير برداري 

٤. بيوپسي گنادال 

٥.تست ژنتيكي 

نكته : ابهام تناسلي ممكن است از مصرف تراتوژنها توسط مادر ناشي شود كه تماس بايد در مرحله ارگانوژنز باشد .

بطور كل اكثر استروييدهاي صناعي كه ويژگيهاي اندرژني ضعيف دارند ميتوانند بر روند تمايز ژنيتال تاثير بگذارند و اغلب مقادير زياد لازم است .

دانازول تنها دارويي است كه با مصرف در مقادير روتين نيز ميتواند باعث ابهام جنسي شود .

مصرف غير عمدي كنتراسپتيوهاي با مقادير كم مسترانول يا اتينيل استراديول و ١٩ نوراستروييدها باعث ويريليزاسيون نميشوند .

 

وب نوشت راضیه فرقانی

منبع : کتاب بیماریهای زنان نواک 2012

راضیه فرقانی کارشناس مامایی

راضیه فرقانی کارشناس مامایی

راضیه فرقانی کارشناس مامایی دانش آموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران با سابقه ۲۸ سال فعالیت مامایی وزنان درمطب وبیمارستان درتهران .. درحال حاضر مدیر وب سایت تخصصی نوین ماما می باشند که دانش وتجربیات خود را دراین زمینه به کاربران گرامی ارائه می دهند.

ارسال نظر شما

نظر خود را راجع به این مطلب بنویسید و مشارکت کنید
ارسال نظر در حال پردازش...

{{ error }}

{{ result }}

نظرات شما